دانلود آهنگ و هم از این شب که سرگیجه گرفته و هی می چرخد ستاره
پنجشنبه - 10 نوامبر 2022هم اکنون از 95 موزیک ♪ دانلود اهنگ و هم از این شب که سرگیجه گرفته و هی می چرخد با صدای ستاره به همراه تکست و بهترین کیفیت ♮
Download Old Music BY : STARH | V HM AZ AYN SHB KH SRGYJH GRFTH V HY MY CHRKHD With Text And 2 Quality 320 And 128 On 95Music.ir
گمان میکنم دیشب خواب رنگ پریدهٔ واژه ای را دیدم ♮☂
یا پرنده ای بی پر در آسمان هفتم
یا پنج شنبه ای از اضطراب و پروانه(ترانه از سایت ) ♮☂
یا زمستانی نوزاد
حالا لهجه ام سبز شده ♮☂
و چشمهایم لای خواب دیشب جا مانده
هیچ کس نمی پرسد چرا سبز می پوشم ♮☂
چرا سبز می نوشم
چرا دستهایم بوی ترانه گرفته ♮☂
هیچ کس دلش برای پاییز پریروز تنگ نمی شود
می خواهم بروم برای آینه گریه کنم ♮☂
گاهی که صبح و ستاره به دیدنم می آیند
و آسمان بنفش می شود ♮☂
یادم می افتد که چه نسبت محرمانه ای با کلمه دارم
و یاد تو می افتم که همیشه حال مرا از آینه می پرسیدی ♮☂
بعد از تو کسی بی ابهام از کنار باران عبور نمی کند
مثل تمام پنج شنبه هایی که قد می کشند و جمعه می شوند ♮☂
و من فکر می کنم آخرین بوسه ات روی کدام انگشتم بود
باز صدایت راه می افتد و نام من پرنده می شود ♮☂
باز آینه دست هایش را برای گریه های من تعبیر می کند
حالا تو هی بهانه بیاور ♮☂
کنار همیشه نیامدنت باران به لکنت می افتد و با بونه و بوسه سبز می شود
چقد آواز کف گلویم چقدر قمری کف دستم ♮☂
دیگر نبودنت را بهانه نمی گیرم
به جان همین چراغ ، مخاطب ، به جان همین شعله ♮☂
دیگر نه بی قراری من و کلمه
و نه بی تفاوتی کسی که تویی ♮☂
اهمیت دارد
نه لب بی تبسم دی ماه ♮☂
نه سکوت بی روزن این جمعه
فقط بگذار ببوسمت ♮☂
نمی دانی چه قدر آواز ، کف گلویم
و چه قدر قمری ، کف دستم ♮☂
اگر دی ماه سیگار بخواهد تعارفش می کنم
متن ترانه و آهنگ از سایت Listen Persian ♮☂
چون خواب دیده ام زمستان نوزاد آغوش من بزرگ می شود
صدای ساز می آید ♮☂
صدای انگشت های تو روی نت های سکوت
نمی دانی چه قدر اضطراب پشت پلک هایم یخ زده ♮☂
اصلا بگذار اعتراف کنم که می ترسم
هم از مرگ فنجان لب طلایی ام ♮☂
هم از مرگ عنکبوت ماده
و هم از این شب که سرگیجه گرفته و هی می چرخد ♮☂
از همان وقتی که سبز می پوشم می ترسم
از همان وقتی که سبز می نوشم می ترسم ♮☂
و ترس پشت پلک این شمع شکل تو می شود
و باز رؤیای خیس آمدنت و باز باران پشت همیشهٔ آسمان ♮☂
اصلا چه کسی گفته هفت آسمان بالای سر من باشد ؟
اگر من آسمان نخواهم باید پیش کدام خدا بروم ؟ ♮☂
به فرض کنار همین شب دیوانه
رو به پنجره بمیرم ♮☂
کدام آسمان کدام خدا سیاه می پوشد ؟
چه کسی می پرسد چند سال قبل از مرگش مرده بود ؟ ♮☂
اما دلم می خواهد
تو شب هفت مرا در آسمان هفتم بگیری ♮☂
و رنگ چشم هایت لباس بپوشی
و دست هایت بوی ترانه و موسیقی بدهد ♮☂
آیینه به خواب رفته است مخاطب
دیگر برای که گریه کنم ؟ ♮☂
دوم دی ماه ، پنجم پنجره ، هفتم آسمان ، نهم آبان
این روزها در تقویم هیچ خدایی ثبت نشده ♮☂
فقط تو می دانی و من
بگذار ببوسمت ♮☂
لب هایم پر از ستاره و دوستت دارم است
لب هایم پر از حروف اشاره ، حروف نام تو ♮☂
حالا مرا ورق بزن … دختر صفحهٔ بعد سطر اول می نشیند
آن قدر منتظر تا به سطر دوم بیایی بی بهانه ، ♮☂
بگویی دوستت دارم و نقطه
مرا ورق بزن ♮☂
♮☂
گمان میکنم دیشب خواب رنگ پریدهٔ واژه ای را دیدم ♮☂
یا پرنده ای بی پر در آسمان هفتم
یا پنج شنبه ای از اضطراب و پروانه(ترانه از سایت ) ♮☂
یا زمستانی نوزاد
حالا لهجه ام سبز شده ♮☂
و چشمهایم لای خواب دیشب جا مانده
هیچ کس نمی پرسد چرا سبز می پوشم ♮☂
چرا سبز می نوشم
چرا دستهایم بوی ترانه گرفته ♮☂
هیچ کس دلش برای پاییز پریروز تنگ نمی شود
می خواهم بروم برای آینه گریه کنم ♮☂
گاهی که صبح و ستاره به دیدنم می آیند
و آسمان بنفش می شود ♮☂
یادم می افتد که چه نسبت محرمانه ای با کلمه دارم
و یاد تو می افتم که همیشه حال مرا از آینه می پرسیدی ♮☂
بعد از تو کسی بی ابهام از کنار باران عبور نمی کند
مثل تمام پنج شنبه هایی که قد می کشند و جمعه می شوند ♮☂
و من فکر می کنم آخرین بوسه ات روی کدام انگشتم بود
باز صدایت راه می افتد و نام من پرنده می شود ♮☂
باز آینه دست هایش را برای گریه های من تعبیر می کند
حالا تو هی بهانه بیاور ♮☂
کنار همیشه نیامدنت باران به لکنت می افتد و با بونه و بوسه سبز می شود
چقد آواز کف گلویم چقدر قمری کف دستم ♮☂
دیگر نبودنت را بهانه نمی گیرم
به جان همین چراغ ، مخاطب ، به جان همین شعله ♮☂
دیگر نه بی قراری من و کلمه
و نه بی تفاوتی کسی که تویی ♮☂
اهمیت دارد
نه لب بی تبسم دی ماه ♮☂
نه سکوت بی روزن این جمعه
فقط بگذار ببوسمت ♮☂
نمی دانی چه قدر آواز ، کف گلویم
و چه قدر قمری ، کف دستم ♮☂
اگر دی ماه سیگار بخواهد تعارفش می کنم
متن ترانه و آهنگ از سایت Listen Persian ♮☂
چون خواب دیده ام زمستان نوزاد آغوش من بزرگ می شود
صدای ساز می آید ♮☂
صدای انگشت های تو روی نت های سکوت
نمی دانی چه قدر اضطراب پشت پلک هایم یخ زده ♮☂
اصلا بگذار اعتراف کنم که می ترسم
هم از مرگ فنجان لب طلایی ام ♮☂
هم از مرگ عنکبوت ماده
و هم از این شب که سرگیجه گرفته و هی می چرخد ♮☂
از همان وقتی که سبز می پوشم می ترسم
از همان وقتی که سبز می نوشم می ترسم ♮☂
و ترس پشت پلک این شمع شکل تو می شود
و باز رؤیای خیس آمدنت و باز باران پشت همیشهٔ آسمان ♮☂
اصلا چه کسی گفته هفت آسمان بالای سر من باشد ؟
اگر من آسمان نخواهم باید پیش کدام خدا بروم ؟ ♮☂
به فرض کنار همین شب دیوانه
رو به پنجره بمیرم ♮☂
کدام آسمان کدام خدا سیاه می پوشد ؟
چه کسی می پرسد چند سال قبل از مرگش مرده بود ؟ ♮☂
اما دلم می خواهد
تو شب هفت مرا در آسمان هفتم بگیری ♮☂
و رنگ چشم هایت لباس بپوشی
و دست هایت بوی ترانه و موسیقی بدهد ♮☂
آیینه به خواب رفته است مخاطب
دیگر برای که گریه کنم ؟ ♮☂
دوم دی ماه ، پنجم پنجره ، هفتم آسمان ، نهم آبان
این روزها در تقویم هیچ خدایی ثبت نشده ♮☂
فقط تو می دانی و من
بگذار ببوسمت ♮☂
لب هایم پر از ستاره و دوستت دارم است
لب هایم پر از حروف اشاره ، حروف نام تو ♮☂
حالا مرا ورق بزن … دختر صفحهٔ بعد سطر اول می نشیند
آن قدر منتظر تا به سطر دوم بیایی بی بهانه ، ♮☂
بگویی دوستت دارم و نقطه
مرا ورق بزن ♮☂
♮☂